92/3/9:: 10:55 صبح
اینها را می نویسم برای توئی که هیچ وقت فرصت نشد در خیابان دو کلمه با هم حرف بزنیم تا حرفهای دلم را به تو بگویم
آنقدر جسمت را برایم برهنه کردی
که یادم رفت روح عریانت چه شکلی بود!
آنقدر سعی کردی برجستگی های بدنت را نشانم بدهی
که وقت نشد یادت بیاورم که می توانی چه شخصیت برجسته ای باشی !
بیا و تمامش کن ، خودت را به یاد بیاور
اگر ممانعت نکنیفرشته های مهربان با دستهای لطیفشان
این لباس های کثیف دنیا را از تن روحت در می آورند …
آنجاست که لطافت عشق را لمس می کنی
آنجاست که می فهمی خدا مهربان تر از آن است که قصد اذیت کردن مارا داشته باشد !
لذت لمس لطافت ایمان را از دلت دریغ نکن …
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاک سیاه نکشانند…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به عالمیان ننمایاند…
چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر منتظـــــــــر یوسف گمگشته ای نباشند…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر فکرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد…
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاک سیاه نکشانند…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به عالمیان ننمایاند…
چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر منتظـــــــــر یوسف گمگشته ای نباشند…
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر فکرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد…
هر طور که هستی باش، هر طور که می خواهی باش، فقط بدان که مادر پهلو شکسته مان ، بخاطر چه پلکی سوخته و قدی خمیده داشت!!
چه روزگاری; از اون سال ها فقط 26 الی 27 سال گذشته
چقد پیشرفت کردیم در زمینه عکاسی چه عکس هایی با چه ژست هایی
می تونیم عکس بگیریم
اصلا صحبت از حجاب و حیا نیست ها صحبت از یکی شدن با انسانه می دونی چرا؟
چون دموده شده ،حیا سیخی چنده ؟
هی یادش بخیر قدیما توی خیابونا که راه میرفتی نیاز نبود سرتو بندازی پایین که با سر بری توی تابلو اسم کوچه و تابلوی مغازه ها
اونایی که الان خیلی با کلاس اندشن به قول خودشون همشون یک سگ دارن
اما اون بچه یا مادر یا شوهر یا زنشون کجای دلشون هست روزی چقد رو با سگ وقت می گذرونن و چقد با آدمهایی که با هم قدیما نسبتی داشتن؟؟؟؟؟؟
اصلا صحبت از حجاب و حیا نیست ها صحبت از یکی شدن با انسانه می دونی چرا؟
چون دموده شده ،حیا سیخی چنده ؟
هی یادش بخیر قدیما توی خیابونا که راه میرفتی نیاز نبود سرتو بندازی پایین که با سر بری توی تابلو اسم کوچه و تابلوی مغازه ها
اونایی که الان خیلی با کلاس اندشن به قول خودشون همشون یک سگ دارن
اما اون بچه یا مادر یا شوهر یا زنشون کجای دلشون هست روزی چقد رو با سگ وقت می گذرونن و چقد با آدمهایی که با هم قدیما نسبتی داشتن؟؟؟؟؟؟
آخه چی بگم ، هر چی که بگی کم گفتی
اما خداییش: قدیما که تا چند سال پیش که اگه یادتون باشه نفت استفاده می کردیم
بعد اونایی که یکم کلاس داشتن
این بشکه های نفت رو که توی انبار نگه می داشتن زیر بشکشون یه پالت یا یه چیزی می زاشتن تا از زمین فاصله بگیره بعد یه چیزی به عنوان سر پوش روی بشکه نفت می زاشتن ، یعنی این خانم های مثلا محترم و باکلاس و جنتلمن قد یه بشکه نمیشن که یکم خودشون رو بپوشنن
یعنی بدنت ، خانم محرتم قد یه بشکه نفت که همش پولش بترکه 50 هزار تومن میشه نمی ارزه
دیوار های خونمون و خیلی از دیوار ها رو که دیدیم تا یه مقدارش سنگ کردن که از پایین پا می خوره کثیف نشه
یعنی خانم محترم ، وقتی یقه لباس رو باز میکنی تا فلان جا که چشم هر کس و ناکسی چشمش به بدنت بخوره
اما خداییش: قدیما که تا چند سال پیش که اگه یادتون باشه نفت استفاده می کردیم
بعد اونایی که یکم کلاس داشتن
این بشکه های نفت رو که توی انبار نگه می داشتن زیر بشکشون یه پالت یا یه چیزی می زاشتن تا از زمین فاصله بگیره بعد یه چیزی به عنوان سر پوش روی بشکه نفت می زاشتن ، یعنی این خانم های مثلا محترم و باکلاس و جنتلمن قد یه بشکه نمیشن که یکم خودشون رو بپوشنن
یعنی بدنت ، خانم محرتم قد یه بشکه نفت که همش پولش بترکه 50 هزار تومن میشه نمی ارزه
دیوار های خونمون و خیلی از دیوار ها رو که دیدیم تا یه مقدارش سنگ کردن که از پایین پا می خوره کثیف نشه
یعنی خانم محترم ، وقتی یقه لباس رو باز میکنی تا فلان جا که چشم هر کس و ناکسی چشمش به بدنت بخوره
ای کاش یه روز روی زمین فقط یه روز ، همه چه اونطوری باشه که خدا گفته
اون خودت بشین فکر کن چی میشه
هیچ بدی وجود نخواهد داشت وای خدای من چه شود اون روز
اون خودت بشین فکر کن چی میشه
هیچ بدی وجود نخواهد داشت وای خدای من چه شود اون روز
کلمات کلیدی :
برچسبها: